به سایت abook.loxblog.com خوش آمدید در این سایت جدید ترین و محبوبترین کتاب های اکترونیکی برای دانلود قرار گرفته است امید واریم لذت ببرید با نظرات خودتان ما را دلگرم کنید
داستان “روزی که جهان تاصبح نخوابید”
داستان “روزی که جهان تاصبح نخوابید”
 
 
داستان “روزی که جهان تاصبح نخوابید”www.senior.loxblog.com

در سال ۱۹۶۸ مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یکی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود.دوی ماراتن در تمام المپیکها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طور مستقیم در هر ۵ قاره جهان پخش میشود. کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها ۴۲ کیلومترو ۱۹۵ متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش میخواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم شدند.استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق کردند. رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره… چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره… نوار خط پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه

برای خواندن ادامه ی داستان به ادامه ی مطلب بروید

:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: داستان، داستان کوتاه، داستان های واقعی، ،
:: برچسب‌ها: داستان, داستان المپیک, داستان المپیک مکزیکوسیتی, داستان جان استفن آكواری, داستان روزی كه جهان تاصبح نخوابید, داستان های جالب, داستان پند آموز, داستان کوتاه,
نویسنده : مدیر سایت

صفحه قبل 1 صفحه بعد